سخاوت از «سخاء» گرفته شده است و «سخا النار و یسخوها»، یعنی این كه اگر خاكستر آتش را از آتش پاك كنیم، بهتر میسوزد و روشناییاش بیشتر میشود، بنابراین تعریف سخاوت كه از همین ریشه است موجب روشنایی و گرم كردن كانون خانوادههای بینوایان میشود.
شاید بهترین تعریف درباره سخاوت بیان امام رضا علیه السلام باشد كه فرمودند:
«السخی یاكل من طعام الناس لیاكلوا من طعامه و البخیل لایاكل من طعام الناس لئلا یاكلوا من طعامه»؛ انسان سخاوتمند از غذای دیگران میخورد تا از غذای او بخورند، ولی انسان بخیل از غذای دیگران نمیخورد تا از غذای او نخورند.»
در بررسی سیره امام رضا علیه السلام ویژگی بذل و بخشش بسیار به چشم میخورد. ایشان بسیار صدقه پنهانی میدادند و اموال خویش را بین نیازمندان تقسیم مینمودند. روایت شده كه ایشان یك سال تمام ثروت خود را در روز عرفه بین نیازمندان تقسیم كردند. فردی به ایشان گفت: این گونه بخشش، ضرر است. حضرت فرمودند: این گونه بخشش ضرر و زیان نیست بلكه غنیمت است، هرگز چیزی را كه به وسیله آن طلب اجر و كرامت میكنید، غرامت و ضرر به شما نیاور.
گزارش شده هر وقت سفره غذا را برای امام پهن میكردند كاسهای نزدیك ایشان قرار میدادند، ایشان از هر نوع غذا مقداری را برمیداشتند و در آن كاسه میریختند و دستور میدادند آن را بین فقرا تقسیم كنند. بعداً میفرمودند:
"فلا اقتحم العقبه باز هم به عقبه تكلیف تن در نداد ."
و میفرمودند: خداوند میداند كه همه مردم قدرت این را ندارند كه بنده آزاد كنند برای آنها راه دیگری قرار داده، و آن غذا دادن به فقرا است.
شیوه امام علیه السلام در بخشش طوری بود كه حتی كسی كه مورد جود امام رضا علیه السلام قرار میگرفت، ذرهای احساس شرمندگی نكند. نقل شده كه ایشان در مجلسی با یاران خود مشغول صحبت كردن بودند، جمعیت زیادی در آن مجلس حضور داشتند كه ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد و به حضرت سلام كرد و گفت: من مردی از دوستان پدران و نیاكان شما هستم. از حج برمیگشتم كه خرجی خود را گم كردم، اگر شما به من كمك نمائید تا به وطنم برسم پولی كه شما به من میدهی، از طرفتان صدقه خواهم داد. حضرت فرمودند: بنشین. بعد از مدتی كه جمعیت پراكنده شدند و جز عدهی كمی باقی نماندند امام به اتاقشان میروند و بعد از مدت كمی بازگشتند و دستشان را از بالای در بیرون آوردند و پرسیدند آن مرد كجاست؟ مرد جواب داد من در حضور شما هستم. ایشان فرمودند: این دویست اشرفی را بگیر و خرج كن، لزومی ندارد كه از طرف من صدقه بدهی از نزد من خارج شو تا ترا نبینم و تو نیز مرا نبینی. بعد از رفتن آن مرد، فردی كه در آنجا حضور داشت به امام رضا علیه السلام عرض كرد: شما نسبت به این شخص احسان و بخشش نمودید. علت این كه فرمودید تا شما او را نبینید و او شما را نبیند چیست؟ ایشان فرمودند: از ترس این كه مبادا شرمندگی در صورت او ببینم آیا از رسول خدا صلی الله علیه و آله) شنیدهاید كه فرمودند: حسنه مخفیانه با هزار حج برابر است.این عمل امام (علیه السلام) ما را متوجه مطلبی میكند و آن این كه اگر انسان وقتی چیزی به بینوایی یا سائلی میدهد بخشش نیست بلكه شكر نعمتی است كه خداوند به او داده است. انسان تا موقعی كه حقوق واجبش را نپرداخته در خطر بزرگی قرار دارد بخشش امام به خاطر دوستی كردن با دیگران نیست بلكه به خاطر شكر كردن نعمتهای خداوند است كه به ایشان داده است.
همچنین نقل شده است شخصی به حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام گفت: به قدر جوانمردی خودتان به من عطا و بخشش كنید. ایشان فرمودند: این اندازه برای من مقدور نخواهد شد. او گفت: پس به اندازه مروت من عطا كن. حضرت فرمودند: این مقدار ممكن میشود پس از این جریان به غلام خودشان دستور دادند تا مبلغ 200 اشرفی به او بدهند.
علاوه بر نیازمندان، سخاوت امام رضا علیه السلام شامل حال شاعران و دوستداران تواضع امام رضا چنان زیاد بود كه زمانی كه برای آن حضرت غذا میآوردند.
ایشان غلامان و خادمان و حتی دربان و نگهبان را بر سر سفره مینشاندند و با آنها غذا میخوردند. همچنین نقل شده زمانی كه آن حضرت تنها میشدند همه خادمان و غلامان خوشان را از كوچك و بزرگ جمع میكردند و با آنان سخن میگفتند و با آنها انس میگرفتند به طوری كه غلامان آن حضرت هیچ ترسی از ارباب و مولای خود نداشتند.
تواضع امام به اندازهای بود كه بعضی مواقع مردم ایشان را نمیشناختند و از افراد معمولی تمییز نمیدادند. نقل شده است كه روزی ایشان وارد حمامی میشوند مردی آن جا بود كه ایشان را نمیشناخت به امام میگوید بیا مرا مشت و مال بده. حضرت شروع به مالیدن دست و پای او كردند زمانی كه ایشان را شناخت عذر خواهی كرد ولی امام او را دلداری دادند.
ادب و تواضع امام رضا علیه السلام نسبت به دیگران به اندازهای بود كه اگر فردی بر امام وارد میشد ایشان به خاطر احترام گذاشتن به آن فرد از جایشان برمیخاستند و او را در مناسبتترین مكانها جا میدادند.